روبوتاک

آیا انفجارهای مکرر راکت های اسپیس اکس طبیعی است؟

آیا رویکرد “سریع حرکت کن و خراب کن” می‌تواند نسل بعدی راکت‌ها را بسازد؟

این هفته بار دیگر آزمایش راکت غول‌پیکر استارشیپ با انفجار همراه شد. شاید با خود فکر کنید که بخت اسپیس‌اکس بالاخره به پایان رسیده است.
اما به گفته‌ی وندی ویتمن کاب، کارشناس سیاست فضایی در مدرسه مطالعات پیشرفته نیروی هوافضای آمریکا، چنین میزانی از شکست در فرآیند توسعه فناوری‌های فضایی، بخصوص فناوری‌های پیچیده‌ای مانند راکت‌های سنگین، چیز عجیبی نیست.

او می‌گوید:
«دلیل اینکه بسیاری این آزمایش‌ها را غیرعادی می‌دانند این است که روش اسپیس‌اکس با مدل سنتی آزمایش راکت‌ها متفاوت است.»

تفاوت با مسیر سنتی ناسا

به طور سنتی، سازمان‌هایی مانند ناسا یا شرکت‌هایی چون United Launch Alliance (ULA) پیش از اجرای هر پرتاب، زمان زیادی را صرف تست‌ها و اطمینان از موفقیت می‌کردند. مثلاً پروژه سامانه پرتاب فضایی (SLS) ناسا، بیش از یک دهه در حال توسعه است.
ویتمن کاب می‌گوید: «آن‌ها هر چقدر که لازم باشد صبر می‌کنند تا مطمئن شوند راکت درست کار می‌کند و پرتاب موفق خواهد بود.»

فلسفه متفاوت اسپیس اکس

اسپیس اکس اما مسیری متفاوت را برگزیده است: تست مداوم، شکست، یادگیری و تکرار. این رویکرد یکی از عوامل موفقیت سریع آن بوده و به توسعه راکت‌های قابل بازیابی مانند فالکن ۹ کمک کرده است.
اما در عین حال، این روش باعث شکست‌های فراوان و علنی شده که واکنش‌هایی را به دنبال داشته — از جمله نگرانی‌های زیست‌محیطی در اطراف محل پرتاب و درگیری با نهادهای نظارتی. همچنین، پیوندهای سیاسی ماسک با دولت ترامپ و نفوذ او بر سیاست‌های فضایی آمریکا مورد انتقاد است.

حتی در چارچوب همین رویکرد هم، توسعه‌ی استارشیپ به‌شکلی آشفته پیش می‌رود. در حالی که در پروژه‌ی فالکن ۹، شکست‌ها به‌صورت تدریجی کاهش یافتند و مسیر توسعه نسبتا شفاف بود، در مورد استارشیپ چنین الگویی دیده نمی‌شود.

همه‌چیز با هم، و نه مرحله‌به‌مرحله

ویتمن کاب می‌گوید: «آن‌ها دارند همه‌چیز را با هم در استارشیپ پیاده می‌کنند» — از طراحی راکت جدید، تا موتورهای تازه، تا قابلیت بازیابی.
موتورهای رپتور که استارشیپ را به جلو می‌برند، چالشی ویژه هستند؛ ۳۳ موتور در هر راکت، که باید توان روشن شدن مجدد در فضا را نیز داشته باشند. برخی از آزمایش‌ها در روشن‌کردن مجدد موفق بوده‌اند، اما برخی دیگر نه.

هدف نهایی: مریخ

اما چرا این همه عجله؟ چون ایلان ماسک تمرکز خود را بر رسیدن به مریخ گذاشته است. با اینکه از نظر تئوریک می‌توان با راکت‌هایی مانند فالکن ۹ هم به مریخ رفت، اما برای ارسال انسان‌ها و تجهیزات زیاد به سیاره سرخ، نیاز به راکتی بزرگ‌تر وجود دارد — مانند استارشیپ یا SLS ناسا.

با توجه به کاهش بودجه‌ی اخیر ناسا، احتمال کنار گذاشتن SLS افزایش یافته و ممکن است تنها گزینه باقی‌مانده، استارشیپ اسپیس‌اکس باشد.

با این حال، هنوز مسیر زیادی باقی مانده تا استارشیپ آماده‌ی سفرهای سرنشین‌دار باشد.

ویتمن کاب می‌گوید:
«در حال حاضر، هیچ‌گونه امکان قرار دادن انسان در این راکت وجود ندارد.»

پرتاب تا ۲۰۲۶؟ خیال‌پردازی است

آیا واقعا امکان دارد تا سال ۲۰۲۶ پرتابی آزمایشی به مریخ صورت بگیرد و تا ۲۰۲۸ پرتابی سرنشین‌دار انجام شود — همان‌طور که ماسک وعده داده؟
«کاملاً خیال‌پردازانه است.» ویتمن کاب تاکید می‌کند که اسپیس‌اکس هنوز برنامه‌ای جدی برای پشتیبانی از زندگی انسان در فضا، مانند سیستم‌های پشتیبان حیات یا ساخت سکونتگاه در مریخ ندارد.

او می‌افزاید:
«من نمی‌بینم که اسپیس‌اکس واقعاً بودجه‌ای برای این مسائل اختصاص داده باشد. اگر هم در سال آینده پرتابی صورت بگیرد، بدون سرنشین خواهد بود. و حتی در آن هم شک دارم.»

آینده چیست؟

البته این بدان معنا نیست که استارشیپ هرگز به مریخ نخواهد رسید.
ویتمن کاب می‌گوید:
«من معتقدم اسپیس‌اکس در نهایت از پس این چالش برمی‌آید. مهندسی‌شان به اندازه کافی خوب هست که این راکت را عملیاتی کنند. اما پرتاب بدون سرنشین تا ده سال آینده واقع‌بینانه‌تر از چیزی است که ماسک وعده می‌دهد.»

اما ارسال انسان به مریخ؟


«اگر هدف آن‌ها ساخت سکونت‌گاه انسانی در مریخ در مقیاس بزرگ باشد؟ دهه‌ها زمان می‌برد. من فکر نمی‌کنم در طول عمرم شاهد آن باشم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *